عبدالله ولی نژاد؛ سید هاشم آقاجری
چکیده
کاربست نظریهها، بهویژه نظریههای تاریخیْ پایه پرسشی جدی و قابلتوجه در جامعهشناسی است که از قضا در ایران بهخوبی به آن پرداخته نشده است. این پژوهش از منظری روششناختیْ اِمکان و ضرورت کاربست نظریه فرایند متمدنشدن الیاس در بستر جامعه ایرانی را مورد ارزیابی قرار داده؛ و این ایده را پشتیبانی میکند که محققان ایرانی میتوانند ...
بیشتر
کاربست نظریهها، بهویژه نظریههای تاریخیْ پایه پرسشی جدی و قابلتوجه در جامعهشناسی است که از قضا در ایران بهخوبی به آن پرداخته نشده است. این پژوهش از منظری روششناختیْ اِمکان و ضرورت کاربست نظریه فرایند متمدنشدن الیاس در بستر جامعه ایرانی را مورد ارزیابی قرار داده؛ و این ایده را پشتیبانی میکند که محققان ایرانی میتوانند با لحاظ احتیاطات تکنیکی و روشیای که در متن به آنها اشاره شده، مسائل مرتبط با این تئوری در جامعه ایران را موردمطالعه قرار دهند. پیشفرض اصلی ما در این مقاله نیاز عرصه سیاستگذاری فرهنگی به نگاه تاریخی بوده؛ و بههمینرو، ضمن اینکه ایننوشتار میتواند به ایدهای مناسب برای ارزیابی روششناختی کاربست نظریهها منجر شود، درعینحال به ما یادآوری نیز خواهد کرد که چگونه نظریههایی میتوانند برای ارزیابیهای فرهنگی راهگشا باشند و چگونه ایننظریهها باید با تاریخ اجتماعی مورد بحث پیوند برقرار کنند. در اینراستا، پرسشی که اینپژوهش درصدد پاسخ به آن بوده است، این بود که چگونه میتوان نظریهای تاریخی مانند نظریه الیاس را در بستر ایران بهکار گرفت؟