داود پرچمی؛ فاطمه درخشان
چکیده
تمرکز بر تولید، توزیع و مصرف صنایع فرهنگی با ارزشافزوده بالا، به عنوان یکی از محوریترین مسیرهای پیشرفت، عامل توجه به اقتصاد فرهنگ در کشورهای توسعه یافته است. امروزه اقتصاد فرهنگ توسعه یافته بهعنوان قدرت جایگزین در اقتصاد سیاسی کشورها شناخته می شود. توسعۀ اقتصاد فرهنگ نیازمند بهکارگیری راهبردهای کارآمد و متناسب ...
بیشتر
تمرکز بر تولید، توزیع و مصرف صنایع فرهنگی با ارزشافزوده بالا، به عنوان یکی از محوریترین مسیرهای پیشرفت، عامل توجه به اقتصاد فرهنگ در کشورهای توسعه یافته است. امروزه اقتصاد فرهنگ توسعه یافته بهعنوان قدرت جایگزین در اقتصاد سیاسی کشورها شناخته می شود. توسعۀ اقتصاد فرهنگ نیازمند بهکارگیری راهبردهای کارآمد و متناسب با شرایط و ایجاد هماهنگی در بخشهای مختلف تولید، توزیع و مصرف کالا و خدمات فرهنگی بهصورت مستمر و متعادل است. برای دستیابی به چنین هدفی لازم است که نقاط ضعف و موانع پیش روی بخشهای مختلف اقتصاد فرهنگ شناسایی و راهکارهای برونرفت از آن به سیاستگذاران و اداره کنندگان کشور ارائه گردد؛ بنابراین، در این مطالعه با رویکرد سیاستپژوهی و روش تحقیق کیفی با 30 نفر از متخصصان و فعالان حوزۀ صنایع فرهنگی از طریق نمونه گیری هدفمند، مصاحبه و مسائل موجود در توسعۀ اقتصاد فرهنگ شناسایی و درنهایت راهکارهای سیاستی ارائه شده است. تجزیهوتحلیل داده های حاصل از مصاحبه با روش تحلیل محتوای کیفی و در نرم افزار مکسکیودا انجام شده است. نتایج شامل دو بخش مسائل و موانع مربوط به سیاستگذاری و اجرا در بخشهای مختلف اقتصاد فرهنگ و راهکارهای سیاستی برای رفع موانع و توسعه آن است. این مسائل در حوزه سیاستگذاری و سه بخش مهم اقتصاد فرهنگ یعنی تولید، توزیع و مصرف طبقهبندی شدهاند که برخی از مهم ترین مقوله های اصلی آن عبارتاند از: عدم همسویی نهادی، عدم وجود رویکرد واقعگرایانه در سیاستگذاری، حضور دولت در تولید فرهنگی، مسائل مرتبط با آموزش و پژوهش، نیروی انسانی، انجمن ها و اصناف، کسب وکارهای فرهنگی، بخش خصوصی، حقوق مالکیت معنوی، بازار و بازاریابی داخلی و خارجی، رفاه، تقاضا و جامعه پذیری فرهنگی. در پایان راهکارهایی سیاستی برای از میان برداشتن این موانع در حوزه های مختلف ازجمله چگونگی نقش آفرینی دولت، سیاستگذاری، مدیریت بخش نیروی انسانی، آموزش، پژوهش، بازار فرهنگی و سایر بخشها ارائه شده است.