الهام زارع؛ بابک شمشیری؛ محمدحسن کریمی؛ شهرزاد شاهسنی
چکیده
مقاله حاضر ضمن تأکید بر اینکه انسان موجودی فرهنگی است و تمام ابعاد زندگی وی متأثر از فرهنگ است، با رویکردی بینارشتهای، به بررسی چیستی، چرایی، ابعاد و مؤلفههای تعلیموتربیت از منظر انسانشناسی فرهنگی و لزوم توجه به چنین رویکردی در نظامهای آموزشی برای بهدستآوردن شناخت و فهم همهجانبه و مطلوب از انسان و سپس برنامهریزی ...
بیشتر
مقاله حاضر ضمن تأکید بر اینکه انسان موجودی فرهنگی است و تمام ابعاد زندگی وی متأثر از فرهنگ است، با رویکردی بینارشتهای، به بررسی چیستی، چرایی، ابعاد و مؤلفههای تعلیموتربیت از منظر انسانشناسی فرهنگی و لزوم توجه به چنین رویکردی در نظامهای آموزشی برای بهدستآوردن شناخت و فهم همهجانبه و مطلوب از انسان و سپس برنامهریزی برای وی میپردازد. مقاله با رویکرد کیفی و روش تحلیل محتوای استقرایی انجام گرفته و پاسخدادن به پرسشهایی همچون اینکه منظور از انسانشناسی فرهنگی چیست و مؤلفههای اساسی آن کدامند؟ و ملاحظات انسانشناسی فرهنگی در تعلیموتربیت و ویژگیها و مؤلفههای تعلیموتربیت از منظر این رویکرد کدام است؟ را وجهه همت خود قرار میدهد. یافتهها حاکی از آن است که انسانشناسی فرهنگی با داشتن نگاهی کلگرایانه، جامع و درونی به انسان و مسائل وی، از دید وی به جهان مینگرد و بصیرتهایی جدید و توصیفی دقیقتر از آنچه در درون و برون وی رخ میدهد، ارائه میدهد. انسانشناسی فرهنگی با درنظرگرفتن فرهنگ بهمثابه نرمافزار ذهن که میتواند در نوع مواجهه کودک با آموزشهای مدرسهای اثرگذار باشد، معتقد است با داشتن نگاه فرهنگی به آموزش، بسیاری از امور انسانی که مسئله میپنداریم یا شناخت نادرستی از آن داریم، بهدرستی موردبررسی و حل قرار میگیرد و حتی در بسیاری از موارد منحل خواهد شد. بدینترتیب موجب تسهیل، معنادارشدن، عمقبخشیدن به یادگیری و تحول دید دستاندرکاران به مسائل، روشها، محتواها و سایر عوامل مؤثر در آموزشوپرورش خواهد شد.