اسماعیل نوده فراهانی؛ مهدیه کاظمی تکلیمی
چکیده
مسئله جوانان یکی از موضوعات مهم کشور طی سه دهه گذشته بوده و برای پاسخ به مسائل آنان اقدامات بسیاری ازجمله در سطح نهادی صورت گرفته است. باوجوداین، اقدامات صورتگرفته و نهادهای ایجادشده در تخفیف مسائل جوانان موفقیت چندانی به دست نیاوردهاند. بر این اساس، در این نوشتار کوشیدهایم با استفاده از روش تحلیل برساختگرایانه اسناد به مطالعه ...
بیشتر
مسئله جوانان یکی از موضوعات مهم کشور طی سه دهه گذشته بوده و برای پاسخ به مسائل آنان اقدامات بسیاری ازجمله در سطح نهادی صورت گرفته است. باوجوداین، اقدامات صورتگرفته و نهادهای ایجادشده در تخفیف مسائل جوانان موفقیت چندانی به دست نیاوردهاند. بر این اساس، در این نوشتار کوشیدهایم با استفاده از روش تحلیل برساختگرایانه اسناد به مطالعه فرایند طیشده بپردازیم. برای تحقق این مهم، ابتدا تاریخچه و جایگاه نهادهای فراگیر جوانان در ایران و جهان مورد مقایسه قرار گرفته است. بر این مبنا، تشکیل نهاد فراگیر جوانان در ایران نسبت معکوسی با نهاد مزبور در کشورهای صنعتی دارد. در گام بعد، به بررسی تاریخچه نهاد فراگیر جوانان پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شده است. لذا در ادامه به تشریح مختصری از شورای عالی جوانان، مرکز ملی جوانان، سازمان ملی جوانان و در نهایت وزارت ورزش و جوانان میپردازیم. سرانجام، نهاد فراگیر جوانان از سه جهت مورد ارزیابی قرار گرفته است: 1. اهداف و وظایف، 2. محتوای برنامهها و اقدامات، 3. کارآمدی نهاد مربوط. این در حالی است که بررسی کارآمدی آن مستلزم توجه به نیازسنجیهای انجامشده در مطالعات پیشین است. مطابق یافتههای این بخش اولاً دو ایده «تهاجم فرهنگی» و «شکاف نسلی» نقش محوری در فهم دولتمردان از مقوله جوانی و چالشهای آن داشتهاند. ثانیاً بهتدریج رویکرد انتقادی بر برنامهها و اقدامات نهاد مذکور غلبه کرده است. ثالثاً شکست نهاد مزبور در «مسئلهشناسی جوانان» نقش کلیدی در ناکارآمدی آن داشته است.